English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6442 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
streakier U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
donsy U دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
peculiar U دارای اخلاق غریب
donsie U دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
well conditioned U دارای اخلاق نیکو
ethic U غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
moralistic U وابسته به اخلاق گرایی و اخلاق گرایان
Scotticism U اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticisms U اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
self expression U ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
dysgenic U مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
individuals U فردی
subjective U فردی
individual U فردی
individual responsibility U مسئوولیت فردی
individualization U فردی ساختن
interpersonal U میان فردی
libertarians U طرفدارازادی فردی
interindividual U میان فردی
patterns U خصوصیات فردی
intrapersonal U درون فردی
hexastich U قطعه شش فردی
ontogency U تکوین فردی
ontogeny U پدیدایی فردی
intraindividual U درون فردی
ontogenesis U پدیدایی فردی
libertarian U طرفدارازادی فردی
personal tempo U اهنگ فردی
individuality U وجود فردی
personal right U حقوق فردی
idiosyncrasy U خصیصه فردی
personalism U فلسفه فردی
personal pace U اهنگ فردی
single entry U حسابداری فردی
individual differences U تفاوتهای فردی
idiosyncrasies U خصیصه فردی
individual ownership U مالکیت فردی
pattern U خصوصیات فردی
interpersonal coherence U انسجام بین فردی
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
reprobates U بد اخلاق
moral U اخلاق
reprobate U بد اخلاق
pettish U بد اخلاق
rabid U بد اخلاق
impatient U بد اخلاق
comportment U اخلاق
characterless U بی اخلاق
deportment U اخلاق
immoral U بد اخلاق
moralities U اخلاق
morality U اخلاق
moody U بد اخلاق
autecology U بوم شناسی فردی
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
pinning U عدد شناسایی فردی
pattern U الگو صفات فردی
pin U عدد شناسایی فردی
pinned U عدد شناسایی فردی
personal distribution U توزیع درامد فردی
patterns U الگو صفات فردی
interpersonal conflict U تعارض میان فردی
unit U نفر عدد فردی
units U نفر عدد فردی
aptitude test U ازمون قابلیت فردی
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
personal data sheet U برگه اطلاعات فردی
aptitude tests U ازمون قابلیت فردی
individualism U اصول استقلال فردی
immoral U خلاف اخلاق
behaviuor U سلوک اخلاق
ehtics U علم اخلاق
behavior U سلوک اخلاق
edification U تهذیب اخلاق
raking U بد اخلاق فاسد
rakes U بد اخلاق فاسد
rake U بد اخلاق فاسد
good-natured U خوش اخلاق
creative thinking U تفکر اخلاق
ethic U کتاب اخلاق
good conduct U حسن اخلاق
frailty U ضعف اخلاق
frailties U ضعف اخلاق
immorally U بر خلاف اخلاق
moralistic U اخلاق گرایانه
moralization U اخلاق گرایی
ethics U علم اخلاق
Moral decadence . U فساد اخلاق
moral philosophy U علم اخلاق
moral philosopher U اخلاق دان
public morals U اخلاق حسنه
depersonalization U توجه نکردن به هویت فردی
individual U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individuals U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
pestiferous U فاسدکننده اخلاق دیگری
sportmanship U رفتار و اخلاق انسانی
ethical U وابسته به علم اخلاق
prejudicial to public morality U منافی اخلاق حسنه
it is an offence to morlity U منافی اخلاق است
to take a person's measure U با اخلاق کسیرا ازمودن
moral U وابسته بعلم اخلاق
doggery U اخلاق پست بدکاری
regeneration U نوزایش تهذیب اخلاق
With his foul temper. U با اخلاق سگه که دارد
personality U اخلاق و خصوصیات شخص
personalities U اخلاق و خصوصیات شخص
moralists U معتقد به اصول اخلاق
wrong U مخالف اخلاق یا قانون
wronging U مخالف اخلاق یا قانون
moralist U معتقد به اصول اخلاق
wrongs U مخالف اخلاق یا قانون
ethically U مطابق علم اخلاق
individualism U اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
IRA U مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
good tempered U دیر غضب خوش اخلاق
offences against public morals U جرائم بر علیه اخلاق عمومی
pharisaism U اخلاق فریسی هاریاکاری زهدخشک
the whole of morality is there U همه اخلاق همین جا است
moralism U رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
pestilently U چنانکه برای اخلاق مضرباشد
to gauge a person U گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
americanization U پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
edified U اخلاق اموختن تقدیس کردن
edifies U اخلاق اموختن تقدیس کردن
edify U اخلاق اموختن تقدیس کردن
moral philosophy U اصول اخلاق ایین رفتار
cocotte U زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
bowdlerization U حذف قسمتهای خارج از اخلاق
moralists U فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
moralist U فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
individualizing U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation U ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualises U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualised U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
bowdlerize U قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
libertarian U طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
to walk on eggshells <idiom> U در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
that is an offences to moralit U لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
the churach built him up U کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
mauling U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop U فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
maul U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
squeezer U فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
smut U تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
pestiferously U چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
he is always a little peculiar U او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
smuts U تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
expurgatory index U فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
index expurgatorius U فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
hackers U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
perfectionists U کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
perfectionist U کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
parol arrest U جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
endorser U پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
example is better than precept U نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
He is I'll - tempered ( bad - tempered ) , but is quite big - hearted . U بد اخلاق است ولی ضمنا" خیلی لوطی است ( دست ودل باز و با صدق وصفا )
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
overbearingness U تحکم رفتاریا اخلاق تحکم امیز
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
well marnered U خوش اطوار خوش اخلاق
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
undesireable discharge U اخراج به علت عدم صلاحیت اخراج به علت فساد اخلاق
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
Recent search history Forum search
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1wife is life life is knife knife kill the life
1offshoring
1veterans
1انسان خوش اخلاق ترسواست
1Bravetown
1erase your personal
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
2procuring activity
0اخلاق دان
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com